به وبلاگ رسمی پوریا تازیکه خوش امدید همه چیز از همه جا
| |||
|
نوشابه با طعم مرگ
ساعت 2 بعدازظهر، بیست کیلومتر مانده به کرج، ناگهان خوردیم به ترافیکی سنگین. مردم از ماشین هایشان پیاده می شدند و در لاین مقابل به سمت کرج می دویدند! شگفتی ام زیاد طول نکشید و با حرکت لاک پشتی رسیدیم به اصل ماجرا: یک تریلی عظیم الجثه با بار نوشابه خانواده، «گارد ریل» لاین ما را بریده بود و روی چند ماشین چپه شده بود. صحنه بسیار دلخراشی بود.
آمبولانسها و جسدی که رویش را با پتویی پوشانده بودند خبر از فاجعه ای می دادند. پلیسها که انگار تازه از شوک خارج شده بودند، به ماشینها امر به حرکت می کردند. جرثقیلی تلاش می کرد تا تریلی را بلند کند و من که هنوز زهر حادثه را کامل نچشیده بودم، با صحنه تلخ تری مواجه شدم. بعضی از هموطنان محترم و با فرهنگ ما، با حرصی وصف ناشدنی و بی خیال از تصادف، در حال جمع کردن نوشابه های افتاده روی کف جاده بودند!!! آقایی میانسال با ولع و هنرمندی خاصی، شش عدد نوشابه خانواده را با خود حمل می کرد و کوشاتر از او راننده وانتی بود که با خونسردی مشغول پر کردن پشت وانت با نوشابه های سیاه بود!!! انگار نه انگار که یکی از هموطنانمان در همین تصادف جان باخته!!؟ به این فکر بودم که آیا ما همان مردمی هستیم که سالها پیش، اگر جنازه ای روی زمین می دیدیم با سکه ای مرگ را رقیق می کردیم و مرده را حرمت نگاه می داشتیم؟ آخر این نوشابه ها را چگونه می توان خورد و طعم مرگ را ناچشیده گرفت؟ آیا این نوشابه ها مزه مرگ نمی دهند؟ آیا از گلو پایین می روند؟ ما را چه می شود!!!!؟
نظرات شما عزیزان: امير برديا
![]() ساعت11:10---31 خرداد 1391
خوب يعني چه چه مطالب ....
بايد خيلي تلاش كني شايد در آينه چيزي بشي محمّدکاتبی
![]() ساعت22:17---23 خرداد 1391
فرهنگ ما نیز همراه با خیلی چیزای دیگه مون از دست رفته است و فقط نامی از ایران و ایرانی مونده
در مورد این باید بگم بله.بله |
| |
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |